مصاحبه با جهادگر کانون

سلام به همه دوستان

برای مصاحبه این هفته در خدمت مهدی داوری عزیز هستیم

پسری از شهرستان قوچان

مصاحبه رو میتونین در ادامه مطلب مشاهده کنین

سلام مهدی جان

خودتو برا خوانندگان بیشتر معرفی کن و یه بیوگرافی از خودت برا مخاطبان بگو

به نام خدا مهدی داوری هستم دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر از دانشگاه گلستان


چندبار به اردوهای جهادی رفتی؟ ( اگه قبلا هم رفتی مکانش کجا بود ؟ )

راستش اولین بار بود که توفیق حضور توی اردوی جهادی رو داشتم

چی شد که که به اردوی جهادی نوروز رفتی ؟

توسط رفیق خیلی عزیزم حسام جان با اردوی جهادی آشنا شدم و بهم پیشنهاد داد که توی این اردو حضور داشته باشیم

اردوی جهادی چه حس و حالی داره ؟

حس معنوی و روحانی در کنار حس همکاری و دوستی بین بچه ها احساس ارزشمندی رو تو دل تک تک بچه ها ایجاد میکنه که فک میکنم تا وقتی کسی امتحان نکنه نتونه این حس رو درک کنه


فضای روستا چطور بود . مردمش چه برخوردی داشتن؟

تصویری که از لحظه ی ورود به روستا تو ذهتم هست کاملا با اون چیزی که هنگام ترک روستا میدیدم متفاوت بود.یکی دو روز بعد از شروع فعالیت بچه ها روستا رنگ و روح تازه ای به خودش گرفت.مردم روستاهم خداروشکر برخورد دوستانه ای داشتن

فکر میکردی یه روز به همچون جایی برای اردوی جهادی بری؟

راستش ما هممون راجب مناطق محروم شنیدیم ولی تا وقتی که از نزدیک نریم و نبینیم نمیتونیم معنای کلمه ی (محروم) رو درک کنیم.هیچوقت فکر نمی کردم روستاهای محرومی مثل روستایی که اردو اونجا برگذار شده بود وجود داشته باشه و یه روز اونجا برم !

دوست داری دوباره در قالب اردوی جهادی به اون روستا بری؟

البته.اگه خدا بخواد اردوهای بعدی هم شرکت میکنم

یه خاطره از اردو برامون بگو

شب قبل از شهادت حضرت فاطمه ی زهرا (ص) بعد از تموم شدن هییت صدای داد از روی پشت بوم بلند شد با فریاد (انا احب الداعش) و به همراه اون یه تیکه بلوک سمت ما پرت شد.راستش بچه ها هول شده بودن و واقعا فک کردن بهمون حمله شده.من انصافا منتظر صدای تیر بودم و گفتم دیگه راستی راستی داریم شهید میشیم :)) بعدش فهمیدیم که ۳ نفر از بچه ها هستن که قرار بود بهمون ملحق بشن

چه تجربه ای توو این اردو کسب کردی؟

حس مسولیت و همکاری رو بهتر تونستم درک کنم

مقابل هرکدوم از صفات ، اسم بچه های اردوی جهادی پرنیمه رو بنویس ( میتونی اسم چند نفرو جلو هر صفت بنویسی )

بهترین فرد اردو : صداش میزدیم علی پهلون.جوون آروم و کاری بود که به جرات میتونم بگم حتی به مرتبه هم ندیدم از چیزی گله کنه

تنبل ترین فرد اردو : خداروشکر تو گروه عمرانی فرد تنبل نداشتیم همه در حد توانشون کمک می کردند

کاری ترین فرد اردو : علی شکری و احمد جانی

شوخ ترین فرد اردو : سجاد پاشاپور

جدی ترین فرد اردو : صابر نظری

با معرفت ترین فرد اردو : جابر عزیزنیا

خاکی ترین فرد اردو : جابر و حسین عزیز نیا

باحال ترین فرد اردو : همه باحال بودن

بی حال ترین فرد اردو : کسی هم بی حال نبود

با جنبه ترین فرد اردو :سجاد الهی

 بهترین رفیقات تو ادرو : بهترین رفیقم حسام خزایی بود که از اول تا آخر اردو کنار هم بودیم

افراد زیر رو توو یک خط توصیف کن.

کدخدا : کیک و ساندیس

حسام خزایی : رفیق بامعرفت و تکم

مهران احمدی : شوخ

متین حسنی : فرمانده ی اردو

محمدعلوی : روضه ی بسیار سوزناک حضرت فاطمه زهرا (ص)

علی شکری : کاری و انرژی مثبت

علیرضا شیرزاد : راستش زیاد باهاش برخورد نداشتم

سجادپاشاپور : خیلی خیلی شوخ و پر انرژی

امیر عباس درزی : آروم و منظم

محمدباقر اباذری :دوست صمیمی و البته انا احب الداعش !‌

احمد ابراهیمی : سخت کوش و کار بلد

علی اصغر غلامی : مجاهدت خاموش !

مهدی فتاحی : مازندرانیه غلیظ صحبت میکرد خیلی از حرفاشو متوجه نمیشدم :|

احمد رمضانخواه : تنها کسی بود که مثل خودم مازندرانی متوجه نمیشد و از این نظر وجه تشابه داشتیم باهم.

حسین عزیزنیا : اروم بود و آزارش به کسی نمیرسید

جابر عزیز نیا : شوخ طبع و دوس داشتنی

فرشید بی نیاز : آواز های محلی

علی رزاقی : پهلوون و سخت کوش




ممنون که وقت گذاشتی برا پاسخ دادن به سوالات و آخرین صحبت رو دیگه خودت با مخاطبان داشته باش
 
می خوام بگم که تا فرصت هست حتی شده واسه تجربه یه بار اردوی جهادی بریم تا خیلی از چیزایی که شنیدیمو ببینیم. یقینا خالی از لطف نیست
و اینکه امیدوارم این اردوها استمرار داشته باشه تا تلاش بچه ها ضایع نشه و بتونیم واسه آبادی کشورمون در حد توانمون قدم برداشته باشیم.حتی شده با گذاشتن یه آجر ...