(مطلب تکراری میباشد اما ارزش چندین بار مطالعه ار دارد)
به جوانی شما و گذر دوران جوانی برای شما در این برهه، هر کسی غبطه می خورد. این
جوانی، اینجور جوانی کردن، اینجور دوران عزیز و گرانبهای جوانی را خرج کردن، برای
هر کسی که دوران جوانی را پشت سر گذاشته است، غبطه آور است… قدر این دوران را و این
روحیه را بدانید؛ نعمت خدمتگزاری را و توان خدمتگزاری را که خدای متعال به شما هدیه
کرده است قدر بدانید…
یک روز نیازِ حرکت دفاعی در درون جامعه بود، یک روز نیازِ
حرکت دفاعی در مرزهای کشور بود، یک روز نیازِ به علم و دانش است، یک روز نیازِ به
تحکیم عقاید و ایمانهاست، یک روز نیازِ به خدمتگزاری است؛ در همه ی این شرائط، میوه
های متناسب با فصل در اختیار مردم گذاشته میشود. این حرکتِ انقلاب است…
این کارِ
اردوهای هجرت و حرکت عظیم بسیج سازندگی یکی از برکاتش خدمت رسانی است که میلیونها
نفر از این خدمت شما به صورت مستقیم بهره مند میشوند. از لحاظ مادی، از لحاظ امور
روزمره ی زندگی، از لحاظ معنوی و هدایت، بهره مند میشوند. شما اگر درس قرآن هم آنجا
ندهید، خودِ حضور یک جوان مؤمن و متدین و متشرع در یک مجموعه ی روستائی، در بین
جوانان، در بین مردم، مظهر مجسم آیه ی قرآن است؛ آنها را به دین، به انقلاب، به
معنویت، سوق میدهد. «کونوا دعاه النّاس بغیر السنتکم»؛ شما با عمل خودتان مردم را
به ایمان، به اسلام، به دین دعوت میکنید. این خدمت رسانی است؛ خدمت رسانی مادی و
خدمت رسانی معنوی. از این مهمتر، خدمتی است که شما به خودتان میکنید؛ استعدادهای
درونی خودتان را فعال میکنید؛ به بالقوه هائی که در وجود شما هست، فعلیت میبخشید؛
تجربه پیدا میکنید؛ با زندگی مردم آشنا میشوید؛ این حصارهای طبقاتی شکسته میشود؛
واقعیتهای زندگی را لمس میکنید؛ در خودتان شعف و بهجت خدمت رسانی را احساس میکنید و
این احساس را در وجود خودتان زنده میکنید. کسی که لذت خدمت و کار را بچشد، از کار
خسته نمیشود…
شما سفیران کار و تلاش خواهید شد. وقتی شما در یک محیطی حاضر
میشوید؛ در کویر، در کوهستان، در نقاط دور از دسترس، در میان مردم محروم مشغول کار
میشوید، جوانی که در آنجاست، از شما الهام میگیرد و شما میشوید سفیر تلاش و کار و
خدمت و جهاد و مجاهدت. «من احیاها فکانّما احیا النّاس جمیعا»؛ شما دلها را زنده
میکنید؛ فایده ی بزرگی است. فوائد فراوانی در این کار هست. این جریان عظیم را حفظ
کنید…
امام خامنه ای مدظله العالی – ۳۱/۶/۱۳۸۹